جمله ای که بهش اعتقاد شدید قلبی دارم:
باور همه چیزه
اما خیلی ها قبولش نمی کنن. چون به اندازه کافی بهش فکر نکردن و در ادامه بهش عمل نکردند.
در این ویدیو در مورد این صحبت کردم که چرا هنوز متوجه نشدیم که باور همه چیزه و دلیل اصلی درک نکردن این موضوع چیه؟
حتما نظرت رو برام در بخش کامنت ها برام بنویس تا ببینم تو هم مثل من فکر می کنی یا نه
یک تلاش غیر دقیق برای یک هدف غیر دقیق. در واقع مشکل از این نیست که فکر کنیم باور همه چیز هست یا نیست. هرچند این هم در جای خودش قابل بررسیه. ولی مشکل اصلی فعلا اینه که چطور یک مسأله رو بررسی میکنیم و وقتی مسیر درست بررسی مسائل طی نشه، تلاش غیر دقیق برای اهداف غیر دقیق شکل میگیره. که منجر به پسرفت میشه به جای پیشرفت. در الگوی تلاش غیر دقیق برای اهداف غیر دقیق، حتی جای پسرفت و پیشرفت هم عوض میشه. چون این روش مثل چشمهای قیچ میمونه که چیزها رو متفاوت از واقعیتشون میبینن. و چون با دیدن فکر میکنن نه با روش، این اتفاق میافته که گفته شد.
دقیقا نحوه بررسی یک مسئله هم برمی گرده به اینکه ما
چه باوری به اون مسئله و نحوه ی حلش داریم.
مثلا وقتی باور اینه که بالاخره یک راه حلی وجود داره
ما تمام تلاشمون رو می کنیم که روش رو پیدا کنیم